نویسنده: پویا جفاکش

«داستان ویروس کرونا، تمام ویژگی های یک قصه ی تاریخی را دارد و با این نتیجه گیری که «چینی ها حقشان است، آدم مگر خفاش را میخورد؟» به اندازه ی کافی برای یک ایرانی، مذهبی به نظر میرسد که تاریخی باشد. پس لازم است توجه کنیم که این دفعه هم قصه ی تاریخی از واقعیتی که ویروسی از چین باشد، پدیدآمد ولی بخش مذهبی قصه یعنی سوپ خفاش واقعیت نداشت. علت ویروس کرونا هنوز کشف نشده اما شایعه ای که میگوید ظهور ویروس کرونا در فیلم "شیوع" ساخته ی استیون سودربرگ پیشبینی شده، خفاش را وارد ماجرا کرد و ویدئویی از خوردن سوپ خفاش در جزایر پالائو در غرب اقیانوس آرام (و نه در چین) ضمیمه شد تا مطالب به هم مرتبط شوند چون در فیلم شیوع، غذایی که خفاشی در جلو خوکی میریزد، سبب شیوع ویروسی ناشناخته در هنگ کنگ میشود که به غرب حمله میکند (درواقع تا همین حد هم پیشگویی نبود و بازسازی حمله ی ویروس سارس به چین در 2002 بود). ما بخش مذهبی و پیشگویانه ی شایعه ی هالیوودی را ول کردیم و به خفاش چسبیدیم و گفتیم حتما این بخشش درست است. دیگر توجه نکردیم که خانه از پایبست ویران است و این فقط شایعه ای بوده که جهت از رده خارج کردن شایعات دیگر درباره ی این که ویروس کرونا یک اسلحه ی میکروبی است یا برای موفقیت واکسیناسیون آقای بیل گیتس در یک آزمایشگاه حکومتی درست شده، به کار گرفته شده است. آخر مردم عاشق کشف معجزات پیشگویی بخصوص از زبان "شیطانپرستان هالیوود" هستند و این جور شایعات بیشتر رو دارد. تاریخ همیشه به همین شکل، با لحظه های مرگبار گره میخورد و لحظه های مرگبار هم اگر بخواهند به تاریخ ملحق شوند، باید کیفیت انسانی بیابند وگرنه مثل خاطره ی سارس فراموش میشوند تا امثال کرونا به جای آنها کیفیت انسانی بیابند و این کیفیت انسانی، همیشه باید رنگ مذهب به خود بگیرد. چون در دوران مدرن، مذهب به زندگی و مرگ انسانها مربوط میشود و موفقترین ادیان، مرگ اندیش ترین آنها هستند...»

دانلود کتاب "خدایان تشنه به خون"