نویسنده: پویا جفاکش

بخشی از کتاب:

«نقشی که این نظریه ی توطئه برای روانکاوی در این به بازی گرفتن هیجانات به نفع سرمایه داری قائل است، بیشک به دلیل توانایی علمی روانکاوی در این عملیات است که بیش از تجربیات، از ذخیره ی میتولوژیک روان بشر بهره مند شده است و برای این بهره مندی، چیزی به جز یکدستسازی فرهنگی مسیحی بر ضد میتولوژی بومی احتیاج نبوده است. این کار را تاریخ به عهده ی انکیزاسیون و نهضت جادوگرکشی آنها گذاشته است. پروفسور گونار هینسون نشان داده است که آنچه از آن تحت عنوان نهضت مبارزه با جادوگری در تاریخ غرب یاد شده، چیزی به جز از بین بردن روش های معجونی و گیاهی ضد بارداری نبوده و فقط در نتیجه ی این اتفاق بوده که جمعیت اروپا از قرن 18 رو به انفجار گذاشته است. اما شمایل جادوگران فرضی هنوز چیزی از واقعیت آنها نشان میدهد. آنها پیرزنانی سوار بر جاروهای پرنده و با همراهی گربه اند. پیرزنند چون پیرزنان در اثر تجربه خواص جادویی گیاهان را در طی زمان شناسایی کرده بودند ولی جارو –که جانشین زنانه ی عصا است- و گربه به نماد جادوگری کابالای قرون وسطایی برگشته و در "باست" یا عصای گربه نشان جادوگری خلاصه شده اند. عصا که ارتباطش با جادوگری به داستان موسی برمیگشت باست نام گرفته بود به نام "باستت" الهه ی شهوات که شیر طمع و جاه طلبی را به عنوان حامی سیاستمداران متولد کرده بود و در مادرانگیش نسبت به شیر، به شکل یک شیر ماده و بخصوص گربه که فرمی زن مانند و ناز از شیر به نظر میرسد تصویر میشد. تصویر شدن جانوران در مبارزه برای تصاحب قلمرو و جنس مخالف با هم، تصویر رایج و کلیشه ای از جانوران در مستندهای حیات وحش است و توانایی های منحصر به فرد هر جانور با جادو جذب انسان در همین راه ها میشود.علاقه ی ابتدایی انسان در پاگانیسم خود به جانوران، در داروینیسم که فروید و روانکاویش پیرو آن بودند به همذاتپنداری آدمی با این موجودات پست برداشت میشدند و ازاینرو داروین و هکل، زندهکننده ی توجه سرمایه داری به مذهب شناسی سیاسی محسوب میشوند. اما این توجه در خدمت برداشت یکدست کننده ی قبلی غربی باقی مانده است. فروید هنوز پیرو تز "گناه آغازین" در نزد سنت پاول و سنت اگوستین است و تمام نظریه ی جنسی او، تاییدکننده ی گناه آدم در فریب خوردن از حوا در تورات است. تز آدم سالم و آدم بیمار او باز شکل علمی شده ی این نظریه ی مسیحی است که افرادی که غسل تعمید شده اند ولی نمیتوانند از انجام اعمال ممنوعی مثل همجنسبازی خودداری کنند فرزندان شیطانند و مردم جامعه ی مسیحی بر اساس خدایی و شیطانی بودن، به «بزها و گوسفندها» تقسیم میشدند. فروید هم همجنسبازی را برای جامعه ی بورژوای مسیحی نانورمال تلقی میکند اگرچه در جهان قدیم به فراوانی رایج بوده و معلوم نیست چرا باید چیزی که فرهنگ یهودی-مسیحی محکوم کرده، به تایید دشمن علمی این مذهب هم رسیده باشد اگر واقعا آنطورکه ادعا میشود یک دشمنی اساسی در کار باشد؟ همجنسگرایی در قدیم با سادیسم آمیخته بود و سادیسم آشکار نشانه ی شیطانی بودن است چنانکه هیتلر حتی در ادبیات غیر مذهبی شیطانی خوانده میشود چون مظهر تمام عیار سادیسم است. فروید ارتباط همجنسبازی و سادیسم را در این میدانست که هر دو، نماینده ی دوره ی کودکی و عدم غلبه بر آنند. نوجوان همجنسباز، نقطه ی اعلای دوران کودکی است و فرد بالغ همجنسباز، کودکی است که هرگز بزرگ نشده است. چرا؟ چون رشد کودک به نظر فروید، با کشتی گرفتن او با پستان مادرش شکل میگیرد و سادیسم عضلانی فرد بالغ، شکل توانا شده ی آن غلبه ی اولیه ی نوزاد بر بدن مادر خودش است که میتواند تا حد تجاوز خشن مارکی دو ساد به زنان در بزرگسالی افزایش یابد. بنابراین فروید به کودکی نه به چشم دوره ی معصومیت بلکه به چشم "شر" نگاه میکرد و جالب این که دراینجا نیز هنوز تابع مسیحیت بود. مسیحیت، به حرف شنوی کودک از مادرش بدبین بود و مادر را رقیب خود در تعلیم آدم ها میدید. در تعالیم او، هر زنی –و بنابراین مادری- تجسمی از حوا و بنابراین یک موجود شیطانی بود. تصویر تهوع آور زنان در سینما و پورنوگرافی نیز تاکید بر همین کلیشه ی مسیحی است. غسل تعمید برای این در کلیسا پذیرفته شده بود تا به طور صوری عنوان شود کلیسا است که شر تولد شیطانی از زن را از کودک برمیدارد و کودک را از نو متولد میکند تا بهشتی باشد. بنابراین اینجا غلبه ی کودک نوپا بر مادر قدیمی تر تکرار میشود و تعیین میشود که جدید بهتر از قدیم است. پس بلوغ که دوره یجدیدتر زندگی فرد است وظیفه دارد شر کودکی را خنثی کند و مسیحیت که جدیدتر از یهودیت است وظیفه ی سیطره بر یهودیان را دارد. حتی دشمنان انکیزاسیون فرهنگ کش مسیحی پیرزنانند تا شری که کلیسا نابود میکند هم زن باشد و هم کهنسال. اما فروید یهودی به جادوی غسل تعمید مسیحی اعتقادی ندارد بنابراین با چیزی جدیدتر از کلیسا به جنگ شر قدیمی –زن، کودک، و سنت های فرهنگی- میرود یعنی علم و بخصوص علم روانکاوی.:

“why freud was wrong?: sin, science and psychoanalysis”: Richard Webster: chaps 14,15

بدون هیچ تعارفی، مسیحیت خود را بر پایه ی یهودیتی قرار داده که پیامبرانش از طرف خدا به جنگ تمدن های قدیمی تر از خود رفته اند و این بار و در انجیل، قضیه ی غلبه ی جدید بر قدیم به یهودیت فرافکنی میشود تا اختراع مسیحیت رومی به نظر نرسد. نتیجه این که جنگ صلیبی اروپایی علیه جهان –چه مسیحی باشد و چه پسا مسیحی- باید ادامه ی این پروژه باشد و تمام تمدن های شرقی هم باید از اروپاییان قدیمی تر باشند تا اروپای جدید و امریکای جدیدتر، رقیبی در استثمار جهان نداشته باشند. برای همین است که سرمایه داری، روانکاوی را دوست دارد و از آن بهره میگیرد...»

دانلود کتاب «پیتزا قورمه سبزی سیاسی»