شیر و جادو
نویسنده: پویا جفاکش
در قرن 12 میلادی، شیر به عنوان حیوان ملی بریتانیا روی پرچم این کشور قرار گرفت و از آن زمان تاکنون این حیوان مهمترین نمادی است که بخصوص در کاریکاتورها برای اشاره به دولت بریتانیا به کار میرود.ظاهرا این باید مسئله ای معمولی باشد چون شیر حیوان پادشاهان است اما مثل این که خود انگلیسیها عمدا دوست دارند موضوع را پیچیده کنند.این اتفاق مسبوق بر خارج شدن انگلستان از زیر سایه ی کلیسای کاتولیک در زمان هنری هشتم(پادشاه هوسباز انگلستان) است مردی که نظر ناپاک او به زمینهای ثروتمند کلیسا ی کاتولیک در انگلیس بر کسی پوشیده نیست.آیا پادشاهان یا دست کم سیاستمداران پیش از او هم در فکر جدا شدن بودند و برای آن برنامه ریزی میکردند؟ بسیاری از انگلیسیها دوست دارند اینطور فکر کنند چون با تصور این که کشورشان آغازکننده ی ناسیونالیسم در اروپا بوده است احساس خوشی دارند.اما چرا شیر باید نماد این ناسیونالیسم باشد؟معمولا گفته میشود این شیر همان شیر بالدار سن مارک است اما شیر سن مارک نماد کلیسای کاتولیک و شهر ونیز هم هست و بعید به نظر میرسد ناسیونالیستهای انگلیسی چنین تشبیهی را بپذیرند.شیر البته نماد موسی و بنی اسرائیل هم هست اما فراموش نکنید آن زمان جو ضد یهود سهمگینی بر اروپا سایه انداخته بود.
برخی این شیر را با اساطیر سلتی مرتبط کرده از "لوگ" قهرمان قاتل "بالور" غول جادوگر سخن گفته اند."رابرت گریوز"در اثر زیر:
The White Goddess: A Historical Grammar of Poetic Myth
گفته است شیر همان لوگ است آنگاه که با دیونیسوس و هراکلس خدایان رومی مرتبط با شیر برابر نهاده شده است.سیمون اندرو استرلینگ هم در اثر زیر:
The Grail: Relic of an Ancient Religion
نام لوگ را با ریشه ی واژه های ایرلندی به معنی شیر و دولتمرد مرتبط کرده است.
در نظر بسیاری از بریتانیاییها داستان غلبه ی لوگ بر بالور معادل واقعه ی تاریخی پیروزی کلتهای هندواروپایی بر بومیان سیاهپوست بریتانیای ماقبل تاریخ میباشد.اما چطور ممکن است در چنان روزگاری شیر برای بریتانیاییها یک نماد بوده باشد؟ ما میدانیم که در چندین هزار سال پیش بریتانیا مسکنگاه زیرگونه ای از شیر به نام "شیر غار" بوده ولی این حیوان که زمانی در بخش اعظم اروپا یافت میشد سپس تر از بین رفت.حدس زده میشود که شیر و ببر در دوره ی تاریخی تا ساحل شرقی رود دن هم یافت میشدند.یک سند تاریخی از "کیف"(اوکراین) از حمله ی یک "زور"(0) غولپیکر به مردی و اسبش در جنگل سخن میگوید. زور به معنی حیوان درنده است و معمولا به سیاهگوش و بخصوص گرگ اطلاق میشده است اما توصیف وحش گزارش فوق شبیه یک گربه سان بزرگ است و به نظر میرسد یک شیر یا ببر باشد.ولی همین که نام مشخصی برای حیوان وجود ندارد نشانگر این است که این گونه حیوانات چقدر در آن زمان در اروپا نایاب بودند(1).به هرحال حضور شیر وحشی در انگلستان در قرون وسطای نخستین کاملا مردود است.از طرفی هیچ کس نمیداند داستان لوگ چقدر قدمت دارد.احتمال دارد لوگ همان لوگوس لاتین و در اینجا به مفهوم نظم درحالیکه بالور مظهر بینظمی و تاریکی باشد.بسیار جالب خواهد شد اگر بالور مرتبط با بعل خدای مشهور کنعانیان که یهوه ضد او است باشد.در این صورت لوگوس مفهوم مسیحی خواهد داشت و جدید بودن داستان بخصوص به خاطر شباهت داستان کشته شدن بالور (با پرتاب سنگ) با داستان داود و جالوت، بیشتر به چشم می آید.
قلمرو شیرها در گذشته:آبی:شیر امریکایی-قرمز:شیر غار-سبز:شیر افریقایی و ایرانی-نقشه از صفحه ی "شیر غار" در ویکی پدیا
مقایسه ی پیکره ی آیینی انسان با سر شیر غار از آلمان با نمونه های مشابه مصری باستان و میترایی
شاید بهترین راهنمای ما در کشف این معما این باشد که بسیاری اوقات در کنار شیر ،الهه ای به نام بریتانیا تصویر میشود.این الهه به شدت یادآور عیشتار الهه ی کهن بابلی است که معمولا سوار بر شیر تصویر میشود.بسیاری از اسطوره شناسان معتقدند بریتانیا زمانی محل فعالیت شدید جادوگران سامی بخصوص فنیقی بوده است که خدایان بابلی یعنی سیارات و ستارگان را میپرستیدند.واژه ی انگلیسی استار به معنی ستاره با نام عیشتار مرتبط است.به خاطر بیاورید که از ارتباط بالور فرمانروای پیشین بریتانیا با بعل فنیقی سخن گفتیم.در ادامه خوب است اشاره کنیم که محله ی "بلینگزگیت" قدیمی ترین ناحیه ی لندن و منسوب به "بلین" پادشاه خوبی و صلح است.به عقیده ی مسی این پادشاه افسانه ای و نیز "بروتوس" تروایی که رومیان نام بریتانی ها را از آن دانسته اند کسی جز بعل نیستند.او به داستانهای بلین و برادرش برنس اشاره میکند و به شعری ایرلندی درباره ی "ورن" که شاه پرندگان شد(2). عیشتار نیز تحت نام های "کد"(3) و "دیرئیت"(4)(مسی نام اخیر را به "تااورت" الهه ی مصری مربوط میکند) در بریتانیا پرستش میشد.مسی میگوید که در انگلیسی "کوئده"(5) به معنی شیطان و در اسکاتلندی "کوئید"(6) نام شیطانی است.(7)
الهه بریتانیا و شیر
طرحی از نگاره ی عیشتار و شیر از اربیل باستان
به نظر میرسد اموری سبب پابرجا ماندن جادوگری کلدانی(برخی بین نامهای کلده و کلت ارتباط جسته اند) در انگلستان و دیگر نواحی اروپا شده اند.شاید موج کیمیاگری که از شرق می آمد(بسیاری از کتابهای کیمیاگری اروپایی منتسب به نویسندگان مسلمان و عرب بخصوص جابرابن حیان الکوفی هستند) در این باره بی تاثیر نبوده است.شیر یکی از آشناترین نمادهای کتابهای کیمیاگری است.اما امر دیگر بحرانهای درون خود اروپا است.در اروپای فقیر جنگها سبب کاهش جمعیت مردان میشدند.فقر حاکمه هم به اندازه ی کافی سن ازدواج را بالا نگه داشته بود(8-27سال برای مردان و 6-25سال برای زنان) و بیشتر پسران تا زمان مرگ پدرشان و به دست گرفتن میراث و اختیار پدر دست به ازدواج نمیزدند.در چنین شرایطی بسیاری از زنان به سختی قادر به اداره ی زندگی بودند."نولین سولرو" و "دیتراو تن" مدعیند که تعقیب زنان به جرم ساحری بیشتر از آن که معنای دینی داشته باشد مفهوم اقتصادی داشت.زیرا زنان فقیر حاضر به کارکردن با دستمزدهایی پایین تر از مردان بودند و بخصوص در نساجی رقیب بزرگی برای مردان به شمار می آمدند.بنابراین «از میان بردن فرقه های گوناگون زنان فقیر» در دستور کار بود. مشهورترین این گونه فرقه ها "فرقه ی بگین" بود که در سده ی سیزدهم و چهاردهم جمعیت زیادی داشت:در کلن 1000نفر، باسل 1400نفر،پاریس 2000نفر و در فرانکفورت از هر 100زن 6زن در صومعه های بگین زندگی میکردند(8).
بسیاری از زنان فقیر در آن شرایط یا باید به زندگی سخت در صومعه ها خود را محدود میکردند و یا راه به ظاهر راحت تر روسپی گری را در پیش میگرفتند.عیشتار الهه ی شهوت بود و میتوانست ضامن مردمی که در آن زمان علیرغم فساد اخلاق همچنان خواهان دین بودند باشد.او الهه ی جادو هم بود یعنی همان امری که در شرایط ناامیدی مردم به آن تکیه میکنند.زنان جادوگر در پیری به تجربه ی زیادی رسیده بودند و اصطلاح پیرزن جادوگر باب شده بود.حیوان جادوگران گربه ی سیاه بود. سیاه رنگ پلیدی است اما خود گربه اشاره دارد به "پاش" یا "پخه" الهه ی گربه سر مصری که از نمادهای عیشتار که در مصر ایزیس یا هاثور هم نامبده میشود بود.از نام این موجود کلمات "پیشی"(فارسی)، "پیچه"(گیلکی) و "بیسه"(عربی) جملگی به معنی گربه مشتق شده اند."پ و س ی" در انگلیسی هم به معنی گربه است.این که این کلمه به مفهوم آلت جنسی زن هم به کار میرود نشان از ارتباط تنگاتنگ جادو و شهوت در انگلستان دارد.
بیهوده نبود که پس از سرکوب تمپلرها(شوالیه های معبد) در فرانسه بازماندگان آنها به بریتانیا پناه آوردند و اولین لژ فراماسونی را تاسیس کردند.بریتانیا بهترین مکان برای قیام علیه مذهب متعارف بود.فراماسونری از انگلستان به سراسر جهان نشت کرد.کمی بیش از صد سال پیش انقلابیون ایتالیایی به رهبری فراماسون هایی چون گریبالدی دایره ی قدرت سیاسی پاپ را تا به اندازه ی واتیکان محدود کردند.دین جدیدی جهان را فرا میگرفت.
پینوشتها:
0-zver
1-“tiger versus lion”:Wikipedia
2-“a book of the beginnings”:v1: Gerald massey:London:1881:page313-4
3-ked
4-dyrreith
5-quede
6-quaid
7-ibid:316-9
8-جامعه شناسی خانواده:دکتر شهلا اعزازی:انتشارات روشنگران و مطالعات زنان:1380:ص3-32