فیل ایرانی چه نقشی در اعتقادات اجداد ما ایفا میکرد؟
نویسنده:پویا جفاکش
معمولا وقتی از گونه های منقرض شده ی حیات وحش ایران سخن میرود تنها شیر و ببر به ذهن می آیند.در حالیکه در دوره ی مکتوب تاریخی گونه های دیگری هم از این مرز و بوم پر کشیده اند همچون گاووحشی (اروکس) و فیل سوری. با این حال از انقراض این حیوانات آنقدر زمان گذشته که دیگر کمتر کسی از حضور اسبق آنها در حیات وحش ایران خبر دارد.
درست به مانند شیرها گاوها هم در میتولوژی ایران نقش فعالی دارند.اما به طرز عجیبی سخن چندانی از فیل سوری در میتولوژی به دست آمده از سومریان و دیگر اقوام منطقه دیده نمیشود.اگرچه فیل سوری بزرگترین نژاد فیل آسیایی بود اما درست به مانند اسب آبی منطقه فقط بابت عاج هایش ارزش داشت و به او به چشم کالایی برای سودآوری نگاه میشد بطوریکه این قدر شکار شد که در سال 100قبل از میلاد همزمان با اسب آبی در منطقه منقرض شد.
فیل سوری در مقایسه با فیل هندی و انسان
پراکنش فیل سوری در منطقه-نقشه از صفحه ی فیل سوری در ویکی پدیای انگلیسی
برعکس ایران و خاورمیانه فیل در هندوستان و افریقا نقش فعالی در میتولوژی مردم ایفا میکند.شاید به خاطر این که حتی امروز هم از دید بسیاری از مردم این ممالک، فیل ماهیت کالایی ندارد بخصوص در هند که همچنان در انجام کارهای سخت ،فیل یاور نزدیک انسان است.از طرفی استفاده از فیل سوری برای جنگ هم مورد تردید است و احتمالا لشکر فیلهای جهانخواران مقدونی را فیلهای هندی تامین مینمودند.با این حال ماهیت کالایی وجود فیل و قدرت سرکش و بینظیر او احتمالا نوعی فلسفه ی اسطوره ای شفاهی بومی را در خاورنزدیک نمایندگی میکرده که بیش از 2000سال پیش در هند مورد توجه قرار گرفته و با تغییراتی باب طبع فیلپرستان هندی به استخدام درآمده است.
این فلسفه در درجه ی اول در نام فیل منعکس است.اصطلاح سومری "پارو" یا "پوهالو" به معنی فیل، که "پیل" فارسی و "فیل عربی" تلفظ دیگر آنند از اصطلاح "بار" یا "بل" یا "بعل" به معنی خدا و سرور آمده است. بر خلاف ال(اله) که مفهوم معنوی دارد بعلها بیشتر با نیازهای مادی مردم ارتباط داشتند.به طوری که مثلا اصطلاح ابل الشجر مفهوم میوه دادن درخت را میرساند همچنین مردم عربستان مفهوم بله(بلت) به معنی رزق و روزی و خوبی( و بخصوص تری و نمناکی به طوری که در واژه ی بلال یا آب هم انعکاس یافته است) را نیز از بل گرفتند.بعلها برای پیروانشان غالبا به صورت گاو یا مار تجسد داشتند.مار چون نماد طول عمر است و گاو چون یاور کشاورزان است.همانطور که میدانید هر دو حیوان با زمینی بودن در ارتباطند.
از ریشه ی واژه ی بلت کلماتی چون بالط(کوشش) و بلاط(دربار) برخاستند.واژه ی اخیر ظاهرا ریشه ی واژه ی یونانی پلوتوس(ثروت) است.پلوتوس خدایی نابینا بود.این موضوع را مقایسه کنید با ویژگی خدایی مشهورتر از همان ریشه یعنی پلوتون خدایی زیرزمینی و ثروتبخش که با هادس خدای مرگ برابر خوانده شد.این زیرزمینی یا زمینی بودن بلط احتمالا همان دلیلی است که سبب شده عربها واژه ی بلاطه را درباره ی سنگ به کار ببرند.واژه های "فلس" عربی و "فولوس" فارسی (در اصطلاحات تهرانی چون "فولوس نانی":یعنی پول ندارم) به معنی پول نیز احتمالا در ارتباط با پلوت(وس) یونانیند.پس شباهت این واژه با واژه ی فارسی "پول" اتفاقی نیست چنانکه ارتباط "پول" با "پیل" و "بعل" اتفاقی نیست. جالب این که در نزد هندوان در زیر زمین فیل یا فیلهایی هستند که آن را بر پشت خود حمل میکنند.ممکن است واژه ی هندی "گاجا"(فیل) با واژه های گایا(در یونانی یعنی زمین)- مرتبط با "کی" سومری به معنی زمین- و نیز گنج(فارسی) و کنز(عربی) از یک ریشه باشد.

همچنین حداقل نام دو تن از فیلهای نگهدارنده ی زمین یعنی ماهاپادما و آیراواتا در زمره ی ناگاها یا خدایان مارسان هم آمده است.به هرحال خرطوم فیل شبیه مار است و در خاور نزدیک نیز بعلها در قالب مار پرستش میشدند.دشمن ناگاها پرنده ای عقاب مانند به نام گارودا است که گاهی نیمی انسان و نیمی پرنده تصویر میشود. آل گارودا و ناگاها هر دو از نسل کاشیاپا هستند.کاشیاپا یکی از هفت ریشی افسانه ای است که گفته میشود آواتار برهما(خدای بزرگ) است.میتوان گفت این نام در ابتدا لقبی برای خود برهما بود که جنبه های روحی و مادی جهان یعنی جنبه های آسمانی و زمینی را با هم نمایندگی میکرد.شاید پرنده سانان روحانیت(نیروهای آسمانی) و مارسانان جسمانیت(نیروهای زمینی) را نمایندگی میکردند.هر انسانی مانند کاشیاپا مدل کوچکی از برهما یا کیهان است بنابراین گاروداها و ناگاها را میتوان با نیروهای متضاد درون یک انسان یعنی فرشتگان و شیاطین برابر دانست.

گارودا و ناگا
آیا این شما را به یاد داستان اصحاب فیل نمی اندازد؟بر اساس سوره ی کوتاه "فیل" در قرآن کریم، "طیرا ابابیل"(پرنده ی ابابیل) با سنگهای سجیل به جنگ "اصحاب فیل" میرود و در نتیجه اصحاب فیل "همچون علف خورده شده" (کعصف ماکول) میگردند.فیل شاید اشاره به ناگا بودن،زمینی بودن و منحصرا مادی زیستن داشته باشد.شاید عبارت "همچون علف خورده شده" بیدلیل نیامده باشد.کسی که به مادیات اتکا کند همچون علفی که فیل آن را میخورد به دست خود مادیات خرد میشود.شاید دیدگاه قرآنی دنباله ی دیدگاه بسیار کهنی باشد که از زمان حضور فیلها در منطقه وجود داشته و ورود پیاپی فیلهای هندی برای جنگ حتی پس از نابودی نسل فیل سوری،مانع از فراموشی کامل آن شده است.ولی مسلما اندکی پس از مرگ پیغمبر و اصحابش کمتر کسی وجود داشت که مفهوم این آیات را درک کند.
با این حال در هند بوداییان میگفتند که چگونه پیلی وحشی توسط بودا رام شد.فیل درواقع نماد نیروهای مادی بود که به اطاعت انسان آگاه درمی آید و انسان است که بر فیل یعنی مادیات ریاست میکند و نه بالعکس.یک انسان در مقابل نیروهای مادی درست به مانند مردی بی سلاح در مقابل فیلی وحشی بیدفاع است.با این حال،بودا با نیروی روح خود،فیل خشمگین مادیات را رام کرد.پس انسان با تکیه بر روحانیت خود میتواند از تبدیل شدن به علف خورده شده جلوگیری کند.این شاید میراث فکری ای باشد که برخی از اجداد ما با نگریستن به فیل سوری به آن می اندیشیدند.

بودا و فیل